یادش به خیر UNIVAC کامپیوترmain frame دانشگاه …. چه پوستی از کله مون کنده میشد با اون کارتهای پانچ 80 ستونی … با اون دنگ و فنگهای امنیتیش …. آقای طلایی مسئولش ، آقای رضایی اپراتورش ، نوار tape ، ترمینالهاش که حسرت کار کردن باهاشون چند سال به دلمون مونده بود ! ، رفع اشکال …، I.O ،» کش» بازی !!!…
جا داره همین جا از دوست بسیار عزیزم آقای مهندس مهران شکرانی برای تکمیل این شعر که 3-4 بیتش یادم نبود و ایشون برام فکس کرد کمال تشکر خودم رو ابراز کنم
ضمنا ، اصطلاحات این شعرو فقط اونایی که کلی وقت تو مرکزکامپیوتر IUT کار کرده باشن دقیق میفهمن !!!!
——————————————————————
ایکه صد سلسله دل در خم هر مو داری
باز دل میبری از خلق؟ عجب رو داری !!!
file احساس و وفای تو delete گشته مگر…
که به دل عادت چنگیز و هولاکو داری؟