خوابگاه دو کجاست؟
دم در بود که پرسید سوار
موتورش مکثی کرد…
رهگذر ، کلکولسی را که به کف داشت ، به زیر بغل خویش گذاشت …
و به انگشت نشان داد بیابانی و گفت :
نرسیده به کانال …
کوره راهیست که از دشت نمک ، خشک تر است !!!!
و درآن خاک به اندازه سیلاب خروشان ، جاریست !!!
میروی تا سر آن لوله که از عمق زمین …
سر به در می آرد !!!!
پس به سمت سطل آشغال میپیچی …
دو قدم مانده به سطل ….
پای فواره جوشان و خروشان مگس ، میمانی ….
و تو را ترسی شفاف ، فرا میگیرد !!!
در میان وزوز …..خش خشی میشنوی !
خرمگس میبینی …میرود از سر و کولت بالا !!!!
بوسه بردارد از بینی تو !!!
و از او می پرسی :
» خوابگاه دو کجاست ؟!!!»
سایتتون فوق العاده است
سلام
عالی بود .
من 5 سال در خوابگاه 2 بودم. اتاق 143. از سال 67 تا 72. یادش به خیر
سلام
واقعا دستتون درد نکنه خاطرات صنعتی زنده شدن.
من خوابگاه 3و5 بودم از 67 تا 71.
بازم ممنون.
نزدیک بیست ساله که از صنعتی اصفهان جدا شده ام و اینقدر اسیر مشکلات زندگی شده ام که فراموشم شده بود.ولی امشب خاطراتم تازه شد . یادش بخیر